English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (4653 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pressure group U گروه فشار
age group U گروه سنی
age group U گروه سالخور
group U دسته
group U گروه
group U انجمن
group U جمعیت گروه بندی کردن
group U دسته دسته کردن
group U جمع شدن
group U گروه رزمی
group U ناوگروه
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U حزب
group U شیعه
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group U جمع اوری چندین چیز با هم
blood group U گروه خونی
blood group U تعیین کردن
blood group U گروه خون
peer group U گروه همسالان
group therapy U گروه درمانی
abelian group U گروه ابلی
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
activated methylene group U گروه متیلن فعال شده
activating effect of functional group U گروه زیاد کننده فعالیت
activating effect of functional group U گروه فعال ساز
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
aiming group U عوامل مثلث گیری
aiming group U دستگاه مثلث گیری
air group U گروه هوایی
air group U گروه هوایی یک ناو
air transport group U گروه ترابری هوایی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
amphibious control group U گروه کنترل اب خاکی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
armor group U گروه زرهی
armor group U گروه زره تانک
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک
attack group U گروه تک به ساحل
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
battle group U واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
battle group U گروه نبرد
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
between group variance U پراکنش میان گروهی
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
bridged group U گروه پل شده
bridging group U گروه پل شده
carbonyl group U گروه کربونیل
carboxylic group U کروه کربوکسیلی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
close covering group U ناو گروه مامور پوشش نزدیک
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
closed group U گروه بسته
coacting group U گروه همکار
command group U گروه فرماندهی
commutative group U گروه جابجاپذیر
computer users group U گروه استفاده کننده کامپیوتر
control group U گروه گواه
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
criterion group U گروه ملاک
date time group U گروه تاریخ و زمان
date time group U گروه ساعت و زمان
dead group U زاویه بیروح
dead group U زمین بیروح
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
detail group U قسمت بیگاری
detail group U دسته ماموربیگاری
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
encounter group U گروه رویارویی
encounter group therapy U درمان با گروه رویارویی
end group U گروه انتهایی
entering group U گروه وارد شونده
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
entry group U گروه واجد شرایط
experimental group U گروه ازمایشی
feeding group U گروه تغذیه کننده
feeding group U قسمت خوراک دهنده
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
formal group U گروه رسمی
free amino group U گروه امینی ازاد
Other Matches
t group U گروه حساسیت اموزی
t group U گروه T
we group U گروه خودی
in group U گروه خودی
out group U برون گروه
phosphoryl group U گروه فسفریل
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
group test U ازمون گروهی
group theory U نظریه گروهی
group theory U نظریه گروهها
group velocity U سرعت گروهی
infinite group U گروه نامتناهی
open group U گروه باز
norm group U گروه هنجار
natural group U گروه طبیعی
minority group U گروه اقلیت
membership group U گروه عضویت
marginal group U گروه حاشیهای
local group U گروه محلی
leaving group U گروه ترک کننده
group teaming U ریخته گری گروهی
group structure U ساخت گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
group index U اندیس گروه
group index U شاخص گروه
group identification U همانند سازی گروهی
group frequency U بسامد گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group mark U نشان گروه
group mark U علامت گروه
group separator U جداساز گروه
group selector U سلکتور گروهی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group printing U چاپ گروهی
group pressure U فشار گروهی
group of targets U گروه هدفها
group of targets U گروه اماجها
group norms U هنجارهای گروهی
group membership U عضویت گروهی
group drive U محرکه گروهی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
splinter group U گروهجداییطلب
noun group U گروهکلمات
interest group U علایقگروهی
group practice U گروهپزشکی
ginger group U افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group U گروه قیدی
within group variance U پراکنش درون گروهی
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
finite group U گروه متناهی [ریاضی]
cyclic group U گروه دوری [ریاضی]
user group U گروه کاربران
user group U گروه استفاده کننده
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
selected group U گروه گزیده
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group U گروه بازیابی وسایل
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group U گروه مرجع
product group U کالاهی مشابه
primary group U گروه نخستین
point group U گروه نقطهای
side group U گروه جانبی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
task group U گروه ماموریت زمینی
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
symmetry group U گروه تقارن
substituent group U گروه استخلافی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
standardization group U گروه معیاریابی
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
group discussion U بحث گروهی
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
functional group U گروه عاملی
gas group U گروه گاز
group contagion U سرایت گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
group casting U ریخته گری
group captain U سرهنگ هوایی
group atmosphere U جو گروهی
group analysis U تحلیل گروه
group acceptance U پذیرش گروهی
commutative group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
Abelian group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
Abelian group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
opposition parliamentary group U گروه مخالف در مجلس پارلمانی [سیاست]
Why dont you join our group. ? U چرا به جمع ما نمی آیی ؟
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
group of battery plates U دسته صفحات باتری
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
group flashing light U چشمک زن دستهای
transformer connecting group U گروه اتصال ترانسفورماتور
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest group U گروه
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
military assistance advisory group (maag U هیئت مستشاری نظامی
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
Recent search history Forum search
2مهرآسا
1اکیپ دختر و پسر
1گردش علمی
1rhodamine
1واژه برزین برای تلفظ بهتر در انگلیسی بصورت Berzin نوشته شود یا Barzin?
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com